Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر ایران؛ فردین علیخواه (عضو گروه جامعه‌شناسی دانشگاه گیلان)-      معمولاً آدم‌ها در خانه‌شان، کمتر شخصیتی ساختگی دارند. شاید مهم‌ترین فرق خانه با دنیای بیرون از آن، همین باشد.

ما در خانه مجبور نیستیم آنچه واقعاً هستیم را پنهان کنیم. خودمان بودن، به همان شکلی که هستیم؛ در خانه رفرصت ظهور می‌یابد. درست برای همین است که خانه به معنای حریم خصوصی هم بکار می‌رود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حریم خصوصی جایی است که مرز و محدوده دارد، قلمرو دارد و ما در داخل آن قلمرو، خودمان را کتمان نمی‌کنیم. شیوه غذاخوردن، چگونه نشستن، شکلِ حرف‌زدن، حتی نحوۀ خوابیدن ما در خانه در مقایسه با جایی غیر از خانه متفاوت است.

«هیچ کجا خانۀ آدم نمی‌شود»؛ چرا آدم‌ها به وفور از این جمله استفاده می‌کنند؟ حداقل یکی از دلایلش آن است که ما در خانۀ خودمان راحتیم و یکی از مصداق‌های این راحتی، همین رفتارهای معمولیِ ما در خانه؛ در طول زندگی روزمره است.

خیلی از هتل‌ها برای تبلیغ خودشان، به مسافران می‌گویند که ما در اینجا فضایی به‌راحتی خانه‌تان فراهم کرده ایم. البته باید بگویم که اگر تنها زندگی کنیم این موضوع کمی فرق خواهد کرد تا با وقتی که با کسی یا کسانی زندگی کنیم. در موقعیت دوم هم ما می‌توانیم حریم خصوصی داشته باشیم؛ ولی در این موقعیت شاید بکار بردن «حریم نیمه‌خصوصی» مناسب‌تر باشد.

به‌هرحال دیگری یا دیگرانی هستند که ما باید ملاحظات آنان را در نظر بگیریم؛ آنها هستند و حضور دارند و ما را می‌بینند و ما هم آنها را. بودنِ آنها باعث می‌شود تا موقعیتِ یادشده به شکلی، اجتماعی شود و بین ما هنجارهایی حاکم باشد.


 با همه این اوصاف، ما در خانه حتی وقتی با دیگرانی زندگی می‌کنیم که با آنها صمیمی و بی‌ریا هستیم راحتیم. اگر به دستشویی می‌رویم؛ مانند برخی مکان‌های غیر از خانه، خودمان را به تنگنا و تقلا نمی‌اندازیم تا در دستشویی سکوت حاکم باشد. مهمانانمان ممکن است این کار را بکنند؛ ولی ما نه. در خانه لباس‌های راحت می‌پوشیم. اگر جایی از لباسمان سوراخ یا لکه‌ای داشته باشد ممکن است سخت نگیریم. به‌هرحال خانه است دیگر.

خلاصه کلام آنکه، خانه؛ جایی برای معمولی شدن است. زیر این «معمولی شدن» خط بکشید.

شما اگر بیل نلسون، مدیر ناسا، یا فیلسوف معاصر اسلاوی ژیژک، یا آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل هم باشید در خانه، دیگر آن نیستید. در خانه پیژامه می‌پوشید، مسواک می‌زنید، بی‌تکلف چای یا قهوه می‌نوشید و ممکن است در خواب به شکل آزاردهنده‌ای خروپف کنید به شکلی که در هر روز، صبحِ زیبایتان را با غرولند همسر یا فرزندانتان آغاز کنید. وقتی هم از دستشویی بیرون می‌آیید به‌خاطر سروصدایی که دقایقی قبل در دستشویی داشته‌اید در عذاب نیستید و از اعضای خانواده عذرخواهی نمی‌کنید؛ چون خانه است. آنها هم از شما عذرخواهی نمی‌کنند؛ چون خانه‌شان است.


     از این مقدمه بگذریم. معمولاً در زندگی روزمره‌مان با کسانی مواجه می‌شویم که از «عادی‌شدن رابطه» در زندگی مشترکشان می‌گویند. البته ممکن است «عادی‌شدن رابطه» برای هر کس معنی خاصی داشته باشد.

می‌گویند «اصلاً در خانه همدیگر را نمی‌بینیم؛ یعنی کنار هم هستیم و هر دو در یکجا حضور داریم؛ ولی انگار نیستیم؛ چون برای هم خیلی عادی و معمولی شده‌ایم»،

یا می‌گویند «هر دو برای هم مانند مجسمه دکوری چوبی فیل در کنار تلویزیون، یا سِت قوری و فنجان دکوری در داخل کمد شده‌ایم. همان‌طور که در طول ماه و حتی شاید سال هیچ توجهی به این اشیاء خانه نداریم ما برای همدیگر هم دقیقاً این‌طور شده‌ایم».

خلاصه آنکه، عادی‌شدن رابطه غالباً به معنای تبدیل یا تقلیل رابطه به امری روزمره است و یکی از ویژگی‌های امر روزمره، روتین بودن، و مکث‌نکردن روی آن و ندیدنش است. واقعیت آن است که در زندگی روزمره تا مانع یا اختلالی پیش نیاید کسی روی آن مکث نمی‌کند، مثل دری که همیشه راحت باز می‌شده؛ ولی به ناگاه باز نمی‌شود، یا لامپی که هر روز با فشار دادن کلید روشن می‌شده ولی به ناگاه روشن نمی‌شود.

من فکر می‌کنم بخشی از این موضوع، دقیقاً به خانه و ویژگی‌های این قلمرو برمی گردد. خانه، آدم‌ها را عادی و معمولی می‌کند؛ چون خانه، خانه است و ویژگی‌های خودش را دارد.

خانه، خودش را به آدم‌ها تحمیل می‌کند. به جز جمله «هیچ کجا خانه آدم نمی‌شود» آن جمله معروف «چاردیواری، اختیاری» هم حرف‌ها دارد. ما در خانه، بیشتر از سایر مکان‌های اجتماعی اختیار خودمان را داریم. بخشی از این اختیار، مربوط به «خودمان بودن» و «بی‌ریا بودن» و «بی‌شیله‌پیله رفتارکردن» است. ما در خانه اصیل‌تریم. ما در خانه بیشتر از مکان‌های دیگر آنچه واقعاً هستیم را بروز می‌دهیم.

ممکن است برایمان خوشایند نباشد؛ ولی خانه به‌ناچار ما را نسبت به هم عادی می‌کند و همه کسانی که زندگی مشترک را آغاز می‌کنند باید در انتظار «تجربۀ عادی‌شدن» باشند.

هما سرشار گفتگویی اختصاصی با گوگوش دارد. او از گوگوش سؤال می‌کند که چرا در طول زندگی‌اش چند بار طلاق را تجربه کرده است؟

گوگوش به جایی نامعلوم خیره می‌شود و در پاسخ می‌گوید: کسانی که من با آنها ازدواج کردم در خانه هم به دنبال گوگوش بودند و گوگوش می‌خواستند؛ ولی من در خانه، دیگر گوگوش (سلبریتی و خواننده مشهور) نبودم من در خانه خانم فائقه آتشین (زنی معمولی که دلمشغول روزمرگی‌های خانه است) بودم (با چنین مضمونی). به بیان بهتر، ایشان در خانه، زنی عادی بود و نه یک سلبریتی. او در خانه می‌خواست بی‌ریا و خودمانی زندگی کند. ولی آنها در خانه هم خواستار همان گوگوش مشهور بودند، انگار که او در خانه هم در مقابل دوربین‌هاست و باید پرطمطراق رفتار می‌کرد.


شاید بشود از شدت و قدرت جریان عادی‌سازی  جایی مانند خانه کاست. من در نوشته‌ای دیگر به نام «فضایی از آنِ خودم» گفته‌ام که ما در جهان جدید و در زندگی مشترک امروزی در قالب خانواده هسته‌ای، نیازمند آنیم تا گاهی به همدیگر فضا بدهیم.

گاهی اوقات شاید نیاز باشد تا به‌عمد و به طور موقت از همدیگر فاصله بگیریم یا به فاصله‌ها مجال و فرصت بروز دهیم تا میل به با هم بودنمان دوباره برانگیخته شود. این اختلال‌ها در روزمرگی است که گاهی می‌تواند باعث مکث، تأمل و تجدید پیوندها شود.

البته همان‌طور که در آن نوشته نیز تأکید کرده‌ام به رسمیت شناختن فضا برای دیگری نیازمند نوعی جهان‌بینی و نگرش باز است. در برخی از کشورها، زوج‌های آلامد و روشنفکر برای چیره شدن بر فرایند معمولی شدنی که خانۀ مشترک زمینه‌ساز آن است در یک ساختمان، ساکن دو آپارتمان جداگانه می‌شوند و فقط در ساعات مشخصی در کنار هم وقت می‌گذرانند. آنها به این شکل قصد دارند تا در مقابل «قدرت معمولی‌ساز» خانه مقاومت کنند.

بی‌شک در دهه‌های آینده خانواده هسته‌ای فعلی تضعیف خواهد شد و خانواده اشکال متنوع دیگری خواهد گرفت. از خودم می‌پرسم که آیا این «زوج‌های جدانشین» آغازگر یکی از اشکال خانواده در آینده ای نه چندان دور هستند؟

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: خانه خانه هم ما در خانه عادی شدن برای هم آدم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۴۴۹۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چالش یا آرامش: برای حسن یزدانی تصمیم بگیرید

به گزارش "ورزش سه"، ورزش ايران تا امروز چهاردم ارديبهشت ١٤٠٣ توانسته ٢٩ سهميه انفرادى و دو سهميه تيمى در رشته‌هاى كشتى آزاد، تكواندو، كشتى فرنگى، تيراندازى، شمشيربازى، وزنه‌بردارى، قايقرانى، ژيمناستيك هنرى در ماده پرش خرك و يك سهميه هم بر اساس رنكينگ در دوچرخه‌سوارى جاده مردان در كنار دو سهميه تيمى شمشيربازى اسلحه سابر مردان و قايق دو نفره روئينگ دختران المپيك ٢٠٢٤ پاريس را به خود اختصاص دهد كه به احتمال فراوان در كاروان اعزامى كشورمان تنها چهار ورزشكار با سابقه كسب مدال بازيهاى المپيك حضور خواهند داشت.

حسن يزدانى كاپيتان تيم ملى كشتى آزاد ايران آنهم با ٢٩ سال سن تنها ورزشكار دو مدالى كاروان ورزش كشورمان در المپيك ٢٠٢٤ پاريس به شمار خواهد رفت كه با كسب طلاى ٢٠١٦ ريو و نقره ٢٠٢٠ توكيو شمايل ورزش ايران در پاريس به شمار مى رود و مى تواند پرچمدار كاروانى باشد که به او برای کسب سومین مدال دل بسته است.

به غير از حسن يزدانى با دو مدال از دو دوره قبلى المپيك، تنها ورزشكارانى كه در المپيك ٢٠٢٤ پاريس مى توانند با سابقه كسب مدال از اين پيكارها به آوردگاه سى و سوم بازيهاى المپيك پا بگذارند سه كشتى گير ديگر در دو رشته كشتى فرنگى و آزاد به شمار مى روند.

محمدرضا گرايى با طلاى ٢٠٢٠ توكيو در كنار محمدهادى ساروى و اميرحسين زارع كه در كارنامه خود برنز دوره قبل را به گردن انداخته اند.

حسن يزدانى با كسب طلاى المپيك ٢٠٢٤ پاريس هم ركورد شانزده ساله بهترين المپين تاريخ ورزش ايران را كه در اختيار هادى ساعى و تكواندو قرار دارد را به خود اختصاص مى دهد و هم از ركورد ٦٤ ساله بهترين عملكرد يك كشتى گير ايرانى در المپيك كه با يك طلا و دو نقره در اختيار جهان پهلوان آقا تختى است عبور خواهد كرد.

نكته جالب اينكه با تحقق اين اتفاق حسن يزدانى مى تواند در وزن ٨٦ كيلوگرم تا ٣٣ سالگى با كسب سه مدال جهانى و يك مدال المپيك ديگر در ٢٠٢٨ آمريكا به تنها ورزشكار ايرانى تبديل شود كه با ١٤ مدال المپيك و جهانى از ركورد ١٢ مدال محمد نصيرى در وزنه بردارى نيز گذر كند تا از معدود قهرمانان ورزش دنيا نام بگيرد كه در چهار دوره بازبهاى المپيك مدال گرفته است.

حسن يزدانى اين روزها سر حال و قبراق خود را به شصت درصد آمادگى رسانده و با تمرينات منظم هوازى بر روى شن هاى ساحل خزر، تمرينات مرور فن در سالن كشتى مجموعه ورزشى اش و تمرينات منظم بدنسازى با وزنه بعد از جراحى كتف دست راست خود، خط بطلانى كشيده بر تمامى شايعات ممكن.

يل جويبار از طناب چند مترى آويزان از سقف سالن كشتى خود با ٨٨ كيلو وزن بدن بالا مى رود و اين روزها ١٤٠ كيلو وزنه را با هارتر از روى زمان تا بالاى سينه بالا مى آورد.

اما نكته بسيار مهم كه بايد مورد توجه قرار بگيرد و دغدغه ى اصلى به حساب مى آيد اعزام  كاپيتان به تورنمنتى بين المللى تا قبل از المپيك ٢٠٢٤ پاريس است.فدراسيون كشتى با توجه به لغو تورنمنت سركسيان ارمنستان كه قرار بود اواخر خرداد برگزار شود و به شهريور ماه آنهم بعد از المپيك پاريس موكول شده، رقابتهاى رنكينگ دار مجارستان را در روزهاى ١٧ تا ٢٠ خرداد در نظر دارد كه به ميزبانى بوداپست انجام مى شود.

تورنمنت مجارستان با توجه به حضور آرتور نايفانف روس كه سه بار برابر حسن يزدانى شكست خورده، حضور دو روس ديگر و شايد احتمال حضور "آرون بروكس" كه جايى در رنكينگ جهانى ندارد و با شكست ديويد تيلور قرار است به رقابتهاى وزن ٨٦ كيلوگرم المپيك اعزام شود مكان مناسبى براى اعزام يل جويبار نيست.

در حال حاضر و تا امروز در رنكينگ جهانى وزن ٨٦ كيلوگرم عظمت دولت بيكف قزاقستانى اول است، جايگاه دوم به ديويد تيلور آمريكايى اختصاص يافته، مايلز آمينه از سن مارينو سوم و حسن يزدانى در جاى چهارم قرار دارد.رويارويى نايفانف روس يا دو كشتى گير روس ديگر و شايد آرون بروكس آمريكايى با حسن يزدانى تا قبل از المپيك كار عقلانى و فنى به حساب نمى آيد كه بى شك محسن كاوه و عليرضا دبير رييس فدراسيون كشتى كاملا بر آن واقف هستند.

حريفان حسن يزدانى از جراحى كتف يل كشتى ايران خبر داشته و اخبار او را زير نظر دارند، از تورنمنت رنكينگ دار مجارستان تا روز مسابقه ٨٦ كيلوى المپيك دقيقا ٦٠ روز يعنى دو ماه فاصله است. سئوال اینجاست که چه تضمينى وجود دارد روسها با سه كشتى گير فشار غير اصولى روى كتف جراحى شده حسن نياورند؟چرا بايد چالشى ايجاد كرد بين نفراتى كه به دنبال امتيازات رنكينگ هستند در حالى كه هيچكدام تا كنون حريف حسن يزدانى نشده اند؟

روسها با سه كشتى گير به ويژه نفر اصلى خود در ٨٦ كيلو كه سه بار مغلوب حسن يزدانى شده مراعات كتف او را در آستانه المپيك خواهند كرد؟

اگر  بروكس به مجارستان بيايد و تنه به تنه با حسن شود آنهم قبل از المپيك از منظر روانى و فنى كار عقلانى است؟

تمام جواب سوالهاى فوق بصورت كارشناسى و از منظر فنى كاملا مشخص است اما بهترين راهكار براى حمايت و حفظ حسن يزدانى براى موفقيت در بازيهاى المپيك ٢٠٢٤ پاريس در سه كلمه خلاصه مى شود: تورنمنت ساسارى ايتاليا.

تورنمنت بين المللى كشتى ساسارى ايتاليا در ٢٥ و ٢٦ خرداد و دقيقا شش روز بعد از تورنمنت مجارستان برگزار خواهد شد كه رنكينگ دار نيز نبوده و مكان بسيار مطلوب و به اصطلاح مناسبى براى روى تشك رفتن  و تست میزان آمادگی حسن يزدانى به حساب مى آيد.
به نظر این درخواست خود یزدانی هم هست که البته در نهایت به نظر علیرضا دبیر و محسن کاوه گردن خواهد گذاشت.

دیگر خبرها

  • انتقادات عجیب روحانی معروف از سبک زندگی مردم | همه‌تان باید کار کنید | حق ندارید همه چیز را گردن دولت بیاندازید!
  • چند ترفند رانندگی از این خانم یاد بگیرید (فیلم)
  • چالش یا آرامش: برای حسن یزدانی تصمیم بگیرید
  • سد بزرگ ایران پر شد | هشدار مهم : از رودخانه فاصله بگیرید
  • اعتراف ستاره سابق لیورپول: همیشه مضطرب بودم
  • علی ربیعی: حدود 5 میلیون نفر در دانشگاه‌ها در حال تحصیل هستند/ رابطه معناداری بین رشته‌های تحصیلی و فرصت‌های شغلی موجود وجود ندارد/ بخش اعظمی از جمعیت فعال تحصیل کرده، دچار نوعی فاصله بین وضع موجود و انتظار از زندگی شده‌اند
  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!
  • دانشجو‌های خانه به دوش! / جای خالی خانه دانشجویی در پازل زندگی زوج‌های دانشجو
  • تشخیص زودهنگام بیماری‌های کبد را جدی بگیرید
  • امیری: بازی هفته بعد جدال مرگ و زندگی است/ یک امتیاز فاصله چیزی نیست که کنار بکشیم+ فیلم